|
زندگی خاتون
|
سلام سلام سلام به روی ماه همه خوشگلا به عقیده من همه خوشگلن چون ما همه مخلوق خداییم پس همه خوشتیپ و خوشگلیم..به استثنای من درسته مخلوق خدام ولی از نظر مردم خوشگل نیستم وای خدای من بعد مدتها اومدم وب گردی به نظرم خیلی بهتر از تلگرام و اینستاس یه جای دنج باحال برگشتم اینجا خیلی خوشحالم به چند دلیل تمرین نویسندگی نوشتن یه سری حرفا که جاهای دیگه نمیشه گفت یا نوشت یاد گرفتن از بقیه.... وبلاگا حرفا واقعی تر از اینستا و تلگرام هستن:خیلی اینجا ادما اهل تبلیغ و پز دادن نیستن.اکثرا ادمای باحالین.....من اینستا بودم وتلگرام هستم ولی اینجا رو خیلی بیشتر دوست دارم خوب توی دنیای مجازی ادما ممکنه شخصیتشون با دنیای واقعی فرق کنه طبیعیه ولی خوب باز باید سعی کنیم حرمت ها رو حفظ کنیم خواهشا از روی نوشته های من قضاوت ناعادلانه نکنید ... و مثل همیشه که بچه های پارسی بلاگی باجنبه بودن شما هم باجنبه با نوشته هام برخورد کنید مممنون و اما معرفی خودم: خاتون خانم هستم...متاهل....خانه دار .بیسواد از نظر خودم.مدرکم لیسانس .علاقه مند به کارای هنری و شعر و از این حرفا آشپزیم حرف نداره ولی گاهی مشگل داره چون اندازه ها و مواد من همیشه حدسی بوده اکثرا منو ادم ساکت اما اجتماعی و شاد میشناسن اما دوستای صمیمی و همسرم منو ادم ساکتی نمیدونن همچنین مامانم مادر شوهر م میگن ادم با گذشتی هستم بسی باعث افتخار خودم خودمو اینمدلی میشناسم: اکثر موقع ها پر انرژی علاقمند به کارهای گروهی .اجتماعی هستم.راحت دوست انتخاب نمیکنم ولی بعد از انتخابم دیگه ولش نمیکنم ...روحیه فوق العاده حساس و احساسی دارم خیلی قانونمند نیستم گاهی یه ریسکایی کردم به ضررم شده ولی خدا بهم رحم کرده و نجات پیدا کردم از اینکه اتفاق بدی واسم نیافتاده خدا رو شکر می کنم... کارمندی رو دوست ندارم ...معلمی رو خیلی دوست دارم...رهبریت یک گروه خودجوش مردمی و کمک به یه عده رو چند سال بعهده گرفتم خیلی موفق بودم دیگه الان بیشتر به بچه ها می رسمو به دلایلی اون گروه خودجوش و کنار گذاشتم کلا راه انداختن کار گروهی با رهبریت خودمو دوست دارم خوب بگذریم در ادامه پست هایی که می زنم شاید بهتر منو بشناسین ... من نوشته هام چند دسته هستن بعضیاش واقعی بعضیاش خیالی طنز تجربه گاهی ممکنه یه چیزای بنویسم ملت گیج بشن .... شاید نصیحت و اینا و..... شاید درد دل( توی دنیای واقعی من زیاد اهل درد دل کردن و غر زدن نیستم ....شاید باورتون نشه حتی با مامانم درد دل نمیکنم....نمیدونم خوبه یا بد ولی غرورم اجازه نمیده و بیشتر به خاطر ملاحظه کردن حال دیگران باعث میشه درد دل نکنم.......
خوب بازم میام خوشحال شدم .... در آخرم بگم دلتنگی خیلی سخته ولی لذت بخشه
[ چهارشنبه 96/12/2 ] [ 11:11 صبح ] [ خاتون ] نظرات ( )
|
درباره وبلاگ
پیوند های مفید |
| [ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |
فکر بد نکنید الان بگین از خود راضی هستم و اینا نه چون اگر رهبر باشی میتونی فکرا و ایده هاتو بکار بگیری البته با کمک یه عده خاصی که خودت انتخاب می کنی....
